شازده پسر

 

 

 

کلی برای روز معلم که هنوز چندروزی مونده تا بهش برسیم مامان های کلاس برنامه چیدن ونقشه کشیدن.

خداروشکر فقط 21 نفریم وطفلک اونی که ماهارو منیج کرد.

کادو برای مربی وسه پرستار مهد همراه گل وشیرینی وشکلات.

خودمم که بستنی میبرم برای کلاس شازده وتمام پرسنلشون

شازده پسر...

      خداروشکر . جشن روز معلم عالی شد.شازده که به جشن نرسید چون روز مهدش نبود وفقط بخاطر کلاس فوق برنامه که ظهر بود من کمی زودتر بردمش. کادو مربی وپرستارا ها رو دست جمعی بردیم .واسه همین برای شازده یه دسته گل گرفتم که بده به مربیش .خو شازده پسر...ادامه مطلب

 

با شازده دوست داشتنیم  رفتیم بیرون.سوارتاکسی شدیم.

 میگه :چرا همه تاکسی ها پرایدن؟

میگم: همینه دیگه پراید یا سمند.

میگه: اگه من راننده تاکسی بشم بی ام و میگیرم که با سرعت بیشتری مسافراروبه مقصد برسونم بجاش پول بیشتری هم ازشون میگیرم.

شازده پسر...

 

 

 

خداروشکرجشن پایان سال مهد شازده هم تموم شد.عالی وخوب.تومسابقه شناخت مامان باباها از بچه هاشون هم شرکت کردیم ونه تا سوال رواز ده تا سوال  درست گفتیم.

 

شازده پسر...

 

 

 

امشب خیلی شلوغ بود بخاطر انتخابات .تویه فرصت مناسب زد مبیرون اونم با شازده که یه کادوکه همانا ماشین اسباب بازی شاستی بلند بود برای اجرا خوب وموفقیت امیز شازده بگیرم.

شازده پسر...

 

 

 

خدا بخیر کنه فردا رو بعد این همه روز تعطیلی.درسته که خیلی از برنامه تخطی نکردم .ولی بازم خدا بخیر کنه.

شازده پسر...

      امروز صب که زلزله اومد من جلوی عابربانک بودم خیلی شیک  وتمیز به عقب وجلوتکون میخوردم  کمتر از ده مین خودم رو رسوندم مهد شازده.قبلش هم هیچ رقمه نتونستم با مهد تماس برقرارکنم.وقتی رسیدم دیدم دارن یه عده از بچه هاروکه بیرون اورده بودن میبرن داخل مهد. همزمان با شروع زمین ل شازده پسر...ادامه مطلب

 

 

 

امروز تو مهد شازده بخاطر رو زپدر مراسم داشتن.قرارشده بود حتی الامکان پدرا برن دنبال بچه هاشون.یه سلفی هم  پدر وبچه ها با هم انداختن وبعد تو کانال مهد عکسا رو گذاشتن.

شازده پسر...

 

 

 

شازده با لحن شیرین کودکانه واوج صداقتش میگه : دلم میخاد یه شغل داشته باشم.

بعد کمی مکث می کنه ومی گه شفل که دارم ولی کسی خبر نداره که برام کاربیاره.

شازده پسر...

 

 

 

میدونی کاش می شد تمام حرفات وهمه لحظات وحرکاتت رو ثبت کرد .کاش می شد....

امروز خیلی بخودم بالیدم خیلی .از اینکه پسرم شازده ام وتاج سر شیرین زبونم اونقدر بزرگ شده که میگه من نگرانش نباشم وبرم راحت به کارام برسم.

شازده پسر...